سنجابی دوید
Published:
پشت فرمون بودم. حواسم به سمت چپ خیابون و زمین بازی جودی بود که بولدزرها داشتند خرابش میکردند تا جاش نمیدونم چی بسازن. سنجابی بیهوا از سمت راست دوید جلوی ماشین. طوری دوید که زیر ماشین ناپدید شد. فرصت نکردم به آیینه عقب نگاه کنم و ببینم ماشینی پشت سرم هست یا نه. فرصت تعلل و فکر نبود. محکم ترمز کردم. ماشین هم بود میزد دیگه. سنجاب دوید و تند رد شد. دوید سمت زمینی که بولدزرها خرابش کرده بودن. زمینی که کنارهاش قبلا چندین درخت بود. درختی که شاید زمانی خونه سنجاب بوده.