درک مشترک

less than 1 minute read

Published:

جدیدا درسی در دانشگاه استکهلم گرفته‌ام به نام جامعه‌شناسی شهری، که در این درس به تحلیل جامعه‌شناختی تعدادی از شهرهای خاورمیانه می‌پردازه. جلسه گذشته، شهر مورد بررسی «تهران» بود. در بخشی از کلاس، تصاویری از شهر تهران پخش می‌شد. بر روی یکی از تصاویر، که تصویر شهید حسین فهمیده بر روی دیوار بود، استاد درس شروع به توضیحاتی در مورد او و داستان در پس سرش کردند. در اون لحظه نگاهی به دانشجویان کلاس انداختم. تعدادی مشغول خوردن ساندویچ بودند و بعضی مشغول نوشیدن قهوه. البته همه به صحبت‌های استاد گوش می‌کردند. حس شکاف عجیبی کردم. یک جور حس فاصله. عدم درک مشترک. و یا شاید هم از دست دادن حساسیت به مسائل. از همون حس‌ها که خودم هر روزه موقع نوشیدن چای و خواندن خبر کشته‌شدن آدم‌ها در گوشه و کنار دنیا بهم دست می‌ده.