سخاوت
Published:
معنی سخاوت را آن زمان فهمیدم که داشتم از «الف» خداحافظی میکردم. هنگام بدرقه، به دور از چشم دیگران و طوری که بقیه متوجه نشوند، بسته کوچکی را از جیب کاپشنش بیرون آورد و به من داد. شیشه عطری بود، هدیه خداحافظی. عطری که گفت خودش دوست دارد. هدیهای بسیار باارزش برای من که با هیچ چیز دیگر قابل قیاس نیست. چند روز پیش روی فیسبوک از الف پرسیدم که آیا میتوانم با اشاره به چیزهایی که از دوران کودکیاش برایم تعریف کرده مطلبی بنویسم. نشانه خنده اشکدار گذاشت و گفت که حرفهایش آموزنده نیست. ننوشتم براش، اما در دل به خودم گفتم که حرفایش همه برای من درس بوده. الف که ۱۶ سال دارد و یک سالیست به سوئد آمده. الف که از هفت سالگی دستفروشی کرده و از ۱۰ سالگی عملا نانآور خانواده بوده. و الف که الان با شور تمام در حال درس خواندن است و بیشک به بهترینها خواهد رسید. با خودم فکر میکنم که کاش مثل الف توانمند بودم. کاش مثل الف «سخاوتمند» بودم.