دنیای گه
Published:
هفت-هشت سالم بود و پشت پیکان نوکمدادی پدرم از چهارراه پارکوی رد میشدیم. جوانی با معلولیت جسمی که به سختی راه میرفت آدامس میفروخت. امروز که ۴۰ سالگی رو رد کردم از اون محل دوباره گذشتم. اون جوان که دیگه سنی ازش گذشته بود هنوز داشت آدامس میفروخت. این دنیا اگر جای گهی نیست پس چیه؟