فرحزاد

less than 1 minute read

Published:

پشت فرمون و در ترافیک بود. میدون فرحزادی. دور میدون پر بود از کارگران روزمزد. دم عید بود و تعداد کارگران بیشتر از همیشه. کارگری نشسته لب جدول، با‌ سری بین دو دست، پایین رو نگاه می‌کرد. لحظه‌ای سرش رو بالا آورد. نگاهش به نگاه او گره خورد. ماشین‌ها راه افتادند. او حرکت کرد. کارگر منتظر ماند.