بنفشه سامگیس
Published:
گزارشهای بنفشه سامگیس سخت تاثیرگذارند. چه گزارشش از ۲۶ خودکشی در یک شب در بیمارستان لقمان و چه گزارش عجیبش از گذراندن یک روز در میان کارگران کشتارگاه. و گزارش امروزش که به مناسبت روز کارگر در میان کارگران باربر نوشته شده. در بخشی از گزارشش آمده: «بعضی اتوبارها در صفحه اول سايتشان، تصويری از یک خانواده خوشبخت گذاشتهاند كه همگی روی يک كاناپه نشستهاند و دو كارگر ملبس به لباس كار شيک و تميز، لبخندزنان دو سمت كاناپه را گرفته و جابهجا میكنند. اين تصوير، همان سرابی بود كه در دل راشد و عدنان و بهزاد خانه كرد. لباس كار كجا بود؟ لبخند كجا بود؟ واقعيت زندگی كارگر باربری، حتی با نگاتيو اين تصوير هم فاصله دارد از زمين تا آسمان ... برای باربرها، جوان و پير، بازنشستگی و استراحت در سالهای ميانسالی يک سراب بیمختصات است. هيچ كدامشان، باربری نمیشناسند كه بازنشسته شده باشد. اما همهشان میشناسند آن باربری را كه سال گذشته، به خاطر ١٥ هزار تومان دستمزد اضافهتر برای خودش و بقيه باربرها، گاو صندوق ٤٥٠ كيلويی را به تنهايی كول گرفت و وقتی بار كول را بعد از سه طبقه زمين گذاشت، ديگر نتوانست از جا بلند شود و روی دست باربرها، به بيمارستان رسيد با ستون فقراتی كه له شده بود. همهشان میشناسند آن باربری را كه دو سال قبل، از دو رديف پله بالا رفت و يخچال ١٢٠ كيلويی را از كول باز كرد و روی پله نشست و يک ليوان آب خورد و عمرش تمام شد.»